m.t

بر سر آنیم که گر از دست برآید نقشی زنیم که این غصه سرآید

m.t

بر سر آنیم که گر از دست برآید نقشی زنیم که این غصه سرآید

قضاوت ما با خودته، خدا

دوشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۰۷ ق.ظ

به یاد او.

در سالن  انتظار نشسته بودم

دختر بچه با نمکی کنار خانم خاصی که ظاهر خیلی خاصی داشت نشسته بود مادر دختر دائما بهش اصرار میکرد ک بره و پیش اون بشینه و خانوم رو اذیت نکنه...

البته خانوم خاص هم اصلا اذیت نمیشد، خدا میدونه که چقدر دلش و ظاهرش با هم میخوندن! ؟؟

خیلی جالب بود دختر بچه با ناز گوشی مادرش رو از داخل کیف بیرون آورد و سعی کرد با شاخص های ظاهری خانوم خاص گوشی رو در دستش بگیره...

وقتی نوبت خانومه سر رسید، و رفت داخل اتاق همهمه ای از پچ پچ ها همه اتاق رو گرفت. نمیدونم که آخر راه ماها چه خواهد بود و به خودم اجازه قضاوت هم نمیدم فقط از خدای مهربون بهترین ها رو برای همه و نسل آینده میخوام ان شاا..

۹۴/۰۱/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
م.یاس ط..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی