چند تا نفس عمیق و...
چند تا نفس عمیق و شروعی تازه برای رسیدن،
مدتی هست که بر سرعت کسب تجربیاتم در ثانیه افزوده شده، و تعداد زیادی تجربه خوب و کاربردی و به درد بخور و تعداد کمی تجربه خیلی تلخ که در ادامه کسب همون تجربیات خوب بود کسب شد. از آمار و ارقام تجربه هام که بگذرم و اینکه اون تلخ هاش نزدیک به رکود کامل زندگی سوقم میداد. در این بین یه نفر از آسمون انگار پیدا شد و یه سری تلنگر جانانه حواله بنده نمود ( که البته خیلی خیلی دستش درد نکنه!!)
یاد خودم افتادم، اینکه کی هستم، اینکه برای چی داشتم تلاش میکردم، میخواستم به کجا برسم وخیلی یاد آوری های دیگه... که فقط به بخشی از اونها فعلا دسترسی پیدا کردم.
اگر ریا نباشه :) برای تک تک خواسته هام به خودم افتخار کردم، اینکه تمام تلاشم رو برای رسیدن به بالاترین مقطع رشته ای که خیلی دوست داشتم انجام دادم (حتی اگر بعد از ورود به دانشگاه به اندازه انتظارم برام راضی کننده نبود ادامه اش دادم و همیشه جذابیت و کاربرد خودش رو برام داره) و خوشحالم استعداد و توانایی ذاتی من هنوز زنده است و به صورت حرفه ای باهاش کار میکنم و شاید جزو معدود کسانی باشم که علاقمندیم به هنر و صنعت سبب شده تلفیق این دو رو برام جذابیت داشته باشه.
به عمرم انقدر از خودم تعریف نکرده بودم. :))) ممنون که تا انتهای یادداشتم رو خوندید.
برای تک تک دوستانم آرزو میکنم هر روز بیشتر از روز قبل موجب افتخار خودشون و همه عزیزانشون باشن موفق و سرفراز باشید.